درباره ما


سلام خیلی خوش اومدید صفای قدمتون نظر یادتون نره هااااااااا

پیوند روزانه

حمل و ترخیص خرده بار از چین
حمل و ترخیص چین
جلو پنجره اسپرت
الوقلیون

جستجو

"لطفا از کلمات کلیدی برای جستجو استفاده کنید !!!



طراح قالب


Www.LoxBlog.Com

Main

My profile

Log out


میگ...میگ...

بدون شرح

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

شهرمن اینجا نیست...
موضوع: <-PostCategory->

 
شهر من اینجا نیست !
 
اینجا…
آدم که نه!
آدمک هایش , همه ناجور رنگ بی رنگی اند!
و جالب تر !
اینجا هر کسی
هفتاد رنگ بازی میکند
تا میزبان سیاهی دیگری باشد!
.
شهر من اینجا نیست!

اینجا…
همه قار قار چهلمین کلاغ را
دوست می دارند!
و آبرو چون پنیری دزدیده خواهد شد!
.
شهر من اینجا نیست!
 
اینجا…
سبدهاشان پر است از
تخم های تهمتی که غالبا “دو زرده” اند!
.
من به دنبال دیارم هستم,
شهر من اینجا نیست…شهر من گم شده است




نوشته شده توسط :مهرنیا | لينک ثابت |چهار شنبه 24 آبان 1391برچسب:,|

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

موضوع: <-PostCategory->

شبی از پشت یک تنهایی نمناک و بارانی ...
تو را با لهجه ی گل های نیلوفر صدا کردم
تمام شب برای با طراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهایت دعا کردم
پس از یک جستجوی نقره ای در کوچه های آبی احساس
تو را از بین گل هایی که در تنهایی ام رویید با حسرت جدا کردم
و تو در پاسخ موج تمنای دلم گفتی : دلم حیران و سرگردان چشمانی است رویایی
و من تنها برابی دیدن زیبایی آن چشم تو را در دشتی از تنهایی و حسرت رها کردم
همین بود آخرین حرفت و من بعد از عبور تلخ و غمگینت
حریم چشم هایم را به روی اشکی از جنس غروب ساکت و نارنجی خورشید وا کردم
نمی دانم چرا رفتی نمی دانم چرا شاید خطا کردم
و تو بی آنکه فکر غربت چشمان من باشی نمی دانم کجا تا کی برای چه
ولی رفتی و بعد از رفتنت باران چه معصومانه می بارید
و بعد از رفتنت یک قلب دریایی ترک برداشت
و بعد از رفتنت رسم نوازش در غمی خاکستری گم شد
و گنجشکی که هر روز از کنار پنجره با مهربانی دانه بر می داشت
تمام بال هایش غرق در اندوه غربت شد
و بعد از رفتن تو آسمان چشم هایم خیس باران بود
و بعد از رفتنت انگار کسی حس کرد من بی تو تمام هستی ام از دست خواهد رفت
کسی حس کرد من بی تو هزاران بار در هر لحظه خواهم مرد
و من با آنکه می دانم تو هرگز یاد من را با عبورت نخواهی برد
هنوز آشفته ی چشمان زیبای توام برگرد
ببین که سرنوشت انتظار من چه خواهد شد
و بعد از این همه طوفان و وهم و پرسش و تردید
کسی از پشت قاب پنجره آرام و زیبا گفت :
تو هم در پاسخ این بی وفایی ها بگو در راه عشق و انتخاب آن خطا کردم
و من در حالتی ما بین اشک و حسرت و تردید
کنار انتظاری که بدون پاسخ و سردست
و من در اوج پاییزی ترین ویرانی یک دل
میان غصه ای از جنس بغض کوچک یک ابر
نمی دانم چرا ؟ شاید به رسم عادت پروانگی مان باز

برای شادی و خوشبختی باغ قشنگ آرزوهایت دعا کردم ...

 


نوشته شده توسط :مهرنیا | لينک ثابت |شنبه 20 آبان 1391برچسب:,|

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

چه عاشقانه است...
موضوع: <-PostCategory->

چه عاشقانه است این روزهای ابری
 
چه عاشقانه است قدم زدن زیر باران غم تنهایی

چه عاشقانه است شکفتن گلهای اقاقیا

چه عاشقانه است قدم زدن در سر زمین عشق

و من

چه عاشقانه زیستن را دوست دارم

عاشقانه لا لایی گفتن را دوست دارم

عاشقانه سرودن را دوست دارم

عاشقانه نوشتن را دوست دارم

عاشقانه اشک ریختن را...

دفتر عاشقانه ی من پر از کلمات زیبا در نثار

بهترین و عاشقانه ترین کسانم...

و من

عاشقانه می گریم...

عاشقانه می خندم...

عاشقانه می نویسم...





 


نوشته شده توسط :مهرنیا | لينک ثابت |شنبه 20 آبان 1391برچسب:,|

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

موضوع: <-PostCategory->

پــسر:ضعیفــه دلــمون بـَرات تـَنگ شـُده بــود. . .اومَــدیم زیارَتت کـُنیـم!

دُخـتـَر:تو بـاز گـُفـتـے ضـَعیفــه؟؟؟

پــسَر:خـُب. . .مَـنزل بـگـَم چـطـوره؟؟

دُخـتَر:وااااےِ. . .اَز دَست تــو!!

...





 


نوشته شده توسط :مهرنیا | لينک ثابت |پنج شنبه 18 آبان 1391برچسب:,|

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

امشب...
موضوع: <-PostCategory->

امشبـــ بغض تنهـایی من دوباره میــ شکند ..
چشمانم بس که باریده دیگر حتّی تحمّل نور مهتابــــ را ندارد ..

چقدر تنهایم …
دل بیچاره ام بس که سنگـــ صبورم بوده خرد شده ..
و انگشتانم بس که برایت نوشته خسته شده استـــ …

رو به روی آیینه نشسته ام ..
این منم ؟
شکسته …
پیـر ..
تنهـا …

تو با من چه کردی ؟

شایـد این آخرین زمـزمه های دلتنگی ام باشد ..
و دیگر هیچ نخواهم گفتــ …
امّا منتظرم ..
انتظار دیدن دوباره تو برای من زندگی دوباره استـــ …

پس برگـرد …
عاشقانه برگـرد ..
برای همیشه برگـرد …






نوشته شده توسط :مهرنیا | لينک ثابت |پنج شنبه 18 آبان 1391برچسب:,|

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

میخواهم...
موضوع: <-PostCategory->

تو را دوست دارم
در این باران
می خواستم تو
در انتهای خیابان نشسته

باشی
من عبور کنم
سلام کنم
لبخند تو را در باران
می خواستم
می خواهم
تمام لغاتی را که می دانم برای تو
به دریا بریزم
دوباره متولد شوم
دنیا را ببینم
رنگ کاج را ندانم
نامم را فراموش کنم
دوباره در اینه نگاه کنم
ندانم پیراهن دارم
کلمات دیروز را
امروز نگویم
خانه را برای تو آماده کنم
برای تو یک چمدان بخرم
تو معنی سفر را از من بپرسی
لغات تازه را از دریا صید کنم
لغات را شستشو دهم
آنقدر بمیرم

 


نوشته شده توسط :مهرنیا | لينک ثابت |سه شنبه 16 آبان 1391برچسب:,|

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

خیلی تنهام...
موضوع: <-PostCategory->

یه روز بهم گفت: «می خوام باهات دوست باشم؛آخه می دونی؟ من اینجا خیلی تنهام»
بهش لبخند زدم و گفتم: «آره می دونم فكر خوبیه من هم خیلی تنهام»
یه روز دیگه بهم گفت: «می خوام تا ابدباهات بمونم؛ آخه می دونی؟ من اینجا خیلی تنهام»
بهش لبخند زدم و گفتم: «آره می دونم فكر خوبیه.من هم خیلی تنهام»
یه روز دیگه گفت: «می خوام برم یه جای دور، جایی كه هیچ مزاحمی نباشه
بعد كه همه چیز روبراه شد تو هم بیا آخه می دونی؟ من اینجا خیلی تنهام»
بهش لبخند زدم و گفتم: «آره می دونم فكر خوبیه من هم خیلی تنهام»
یه روز تو نامه ش نوشت: «من اینجا یه دوست پیدا كردم آخه می دونی؟من اینجا خیلی تنهام»
براش یه لبخند كشیدم وزیرش نوشتم: «آره می دونم فكر خوبیه من هم خیلی تنهام»
یه روز یه نامه نوشت و توش نوشت:
«من قراره اینجا با این دوستم تا ابد زندگی كنم آخه می دونی؟ من اینجا خیلی تنهام»
براش یه لبخند كشیدم و زیرش نوشتم: «آره می دونم فكر خوبیه من هم خیلی تنهام»
حالا دیگه اون تنها نیست و من از این بابت خیلی خوشحالم
و چیزی که بیشتر خوشحالم می کنه اینه که نمی دونه
(من هنوز هم خیلی تنهام)


نوشته شده توسط :مهرنیا | لينک ثابت |سه شنبه 16 آبان 1391برچسب:,|

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

مدتهاست...
موضوع: <-PostCategory->

مدت هاست دلم احساس سنگینی می کند...
مدت هاست یاد گرفته ام گریه نکنم ...
مدت هاست دلم نتوانسته خودش رو سبک کنه ...
مدت هاست دیگر در عمق قلبم کسی لانه ندارد ...
مدت هاست تمام باورم این است که هرچه بود تمام شد، چه خوب چه بد نسیمی بود که وزید و رفت ...
مدت هاست دل تنگ بارانم ...
مدت هاست عاشقی را از یاد برده ام ...
مدت هاست یاد گرفته ام بگویم، بنویسم خوبم تا بقیه بشنوند و بخوانند و باور کنند که خوبم ...
نمی دانم که مدت هاست چرا این گونه شده ام ...



نوشته شده توسط :مهرنیا | لينک ثابت |سه شنبه 16 آبان 1391برچسب:,|

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

دلتنگم...
موضوع: <-PostCategory->

من دلم می خواهد
ساعتی غرق درونم باشم!!

عاری از عاطفه ها
تهی از موج و سراب
دورتر از رفقا…
خالی از هرچه فراق!!

من نه عاشق هستم ؛
و نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من

من دلم تنگ خودم گشته و بس…!


نوشته شده توسط :مهرنیا | لينک ثابت |سه شنبه 16 آبان 1391برچسب:,|



موضوعات
عاشقانه ها داستانک طنز ادبی مناسبتی

لینک دوستان

شیک ترین چت روم های ایرانی
love for godb
سمادانلود
کلبه ی دلتنگی من
خورشيد هميشه اينجاست
کسب و کار ودرامد اینترنتی
2Fan Khan
بزرگترین وبلاگ سرگرمی وخنده
ردیاب ماشین
جلوپنجره اریو
اریو زوتی z300
جلو پنجره ایکس 60

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان میگ...میگ... و آدرس mehrnia72.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





فال حافظ

جوک و اس ام اس

قالب های نازترین

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی


آرشیو دفتر

هفته سوم دی 1392
هفته دوم دی 1392
هفته دوم دی 1391
هفته سوم بهمن 1391
هفته دوم بهمن 1391
هفته اول بهمن 1391
هفته چهارم دی 1391
هفته سوم دی 1391
هفته دوم دی 1391
هفته چهارم بهمن 1391
هفته سوم بهمن 1391
هفته دوم بهمن 1391
هفته اول بهمن 1391
هفته چهارم دی 1391
هفته سوم دی 1391


نویسنده وبلاگ :

مهرنیا

آمار سایت
كاربران آنلاين: نفر
تعداد بازديدها:
RSS

کد های جاوا

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 13
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 25
بازدید ماه : 25
بازدید کل : 49793
تعداد مطالب : 99
تعداد نظرات : 21
تعداد آنلاین : 1


Alternative content



Copyright by © www.LoxBlog.Com & Sharghi.net & NazTarin.Com